یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که طی سال‌های گذشته کتب، مقالات و پایان‌نامه‌های بسیاری درباره آن به نگارش درآمده نظریه/علم مقاصد الشریعة است که در میان اهل سنت به ویژه پس از چاپ کتاب الموافقات شاطبی توسّط محمّد عبده با اقبال فقیهان مواجه شد. در ایران و حتّی در برخی آثاری که در جهان عرب نوشته می‌شود تصوّر بر آن است که همواره نوگرایان(متجدّدان) به بحث مقاصد الشریعة توجّه نشان داده‌اند حال آن که چنین تصوّری از عدم اطّلاع نسبت به تاریخ این نظریه/علم سرچشمه می‌گیرد.
مسأله مهمّ دیگر آن است که امروزه برخی پیشروان جریان نواندیشی در جهان عرب به ویژه در کشورهایی همچون تونس، مراکش و مصر هم‌پای فقیهانی مانند یوسف القرضاوی و احمد الریسونی به این نظریه/علم توجّه ویژه نشان داده و با تعابیر گوناگونی از آن دم زده‌اند. حال پرسش مهم آن است که آیا تعریف این دو گروه از عنوان «مقاصد الشریعة» یکسان است؟
در این یادداشت کوشیده‌ام تا نکاتی را درباره این دو مسأله مطرح سازم.
علم مقاصد شریعت، خواه آن را نظریه‌ای در علم اصول فقه بدانیم و خواه آن را علمی مستقل به شمارآوریم، از دیر باز در میان عالمان مسلمان مورد توجه بوده است؛ اگر چه بحث تبعیت احکام از مصالح و مفاسد، و جست و جوی علل و حکمت های احکام و قوانین شریعت اسلام به طور عام، در میان نوشته ها و گفته های امامان مذاهب اسلامی وجود داشته است؛ ولی اشاره صریح به این رویکرد و وضع ضوابط و قواعد و شرایط برای آن، از سوی جوینی در کتاب «البرهان» تحقق یافت و سپس محمد غزالی در دو کتابش «المستصفی» و «شفاء الغلیل» و عزبن عبدالسلام در کتاب «احکام الاحکام»، قرافی در کتاب «الاحکام» و ابن تیمیه و ابن قیم ضمن برخی آثارشان، جدی‌تر از دیگران به این موضوع پرداخته‌اند. البته پیش از اینان نیز آثاری همچون «الصلاة و مقاصدها» تألیف حکیم ترمذی به رشته تحریر درآمده بود که نگارنده این سطور به سبب آن که این قبیل آثار را با آنچه بعدها به نام مقاصد الشریعة رواج یافت صرفا دارای اشتراک لفظی می‌داند از ذکر آنها صرف نظر می‌کند.
پس از آن نوبت به شاطبی رسید که نقش قابل توجّهی در نظم دادن به آنچه پیشینیان مطرح کرده بودند و ارائه آن مطالب پراکنده در قالب یک نظریه ایفا کرد. جدی ترین اثر وی در این زمینه کتاب «الموافقات» است. وی مجلد دوم از کتاب خود را به این موضوع اختصاص داده است. این کتاب زمانی دراز به بوته فراموشی سپرده شد تا اینکه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، از سوی پیشگامان جنبش اصلاح دینی در تونس، مانند سالم بوحاجب، محمد الخضر حسین و محمد طاهر بن عاشور احیا شد؛ اما حادثه ای که موجب رواج و شهرت فزاینده این کتاب و اندیشه مقاصد الشریعة شد، دیدار شیخ محمد عبده از تونس در سال 1884 م و آشنایی وی با این کتاب است. کتاب الموافقات شاطبی در همین سال، برای نخستین بار در تونس به چاپ رسیده بود و عبده پس از بازگشت از تونس به مصر، در ترویج و تبلیغ رویکرد مقاصدی و کتاب شاطبی کوشش های فراوان روا داشت زیرا آن را موافق با اندیشه‌هایی که در سر می‌پروراند می‌دانست. البته لازم به ذکر است که پیش از احیای کتاب الموافقات نیز برخی همچون خیرالدین التونسی(در کتاب اقوم المسالک...) به صورت جسته و گریخته به مسأله مقاصد الشریعة توجّه نشان داده بودند.
در دوران جدید می‌توان از اندیشه‌های دو فرد و آثار مهمشان به عنوان گامی جدید در این زمینه یاد کرد. در تونس محمد طاهر بن عاشور با چاپ کتاب «مقاصد الشریعة الاسلامیة» در سال 1946 م تلاش کرد تا برای نخستین بار مقاصد الشریعة را که تا پیش از این به عنوان یک نظریه مورد توجّه بود در حدّ یک علم مستقل از اصول فقه مطرح نماید.
پس از وی نیز علال الفاسی کوشید تا اندیشه مقاصد را در صحنه سیاست و قانون‌گذاری به کار بندد.
پس از آن نیز افراد دیگری تا به امروز در این زمینه قلم زده‌اند.
حال که با پیشینه این نظریه/علم به صورت اجمالی آشنا شدیم لازم به ذکر است که جای پژوهشی تاریخی که بستر شکل‌گیری و تطوّر آن را بکاود و تأثیر شرایط اجتماعی و سیاسی را در آن به تصویر بکشد خالیست. توضیح آن که به نظر می‌رسد بر خلاف تصوّر رایجی که به ویژه در داخل کشور درباره مقاصد الشریعة وجود دارد هرگز نمی‌توان باورمندان به آن را در یک طیف قرار داد. نظریه مقاصد مراحل گوناگونی را پس از طرح آن توسّط شاطبی و... پشت سر گذاشته است. 1 شایان ذکر است که برخی همچون وائل حلّاق نگارش الموافقات و برخی آثار دیگر شاطبی را تحت تأثیر شرایط زمانه وی و همچنین مسأله تصوّف دانسته‌اند. در دوران جدید یا «عصر النهضه» اصلاح‌گرایانی همچون محمد عبده آن را جهت «احیا» به‌کاربستند و در فاصله جنگ جهانی اوّل و دوّم که توجّه به «هویت» و بازگشت به خویشتن بیش از احیا گری مورد توجّه مسلمانان قرار گرفت باز هم اندیشه مقاصدی مورد توجّه گروه‌های گوناگون و حتّی اسلام‌گرایان قرار گرفت. نکته مهم نیز آن است که امروزه در کنار فقیهان مقاصدگرای اهل سنّت، برخی از نواندیشان مانند محمد ارکون، محمد عابد الجابری، عبدالمجید الشرفی و شاگردانش، به سبب آن که علم اصول فقه رایج را ناکارآمد دانسته‌اند، علم مقاصد الشریعة را به عنوان بهترین گزینه برای جایگزینی آن با اصول فقه مطرح کرده‌اند.(توضیحات بیشتر در یادداشتی دیگر ارائه خواهد شد)
بنا بر این یکسان و یکدست به شمار آوردن مقاصد گرایان تصوّری نادرست و ناقص بوده و بر همین پایه شایسته است که پژوهشی با رویکرد تاریخی درباره این نظریه/علم انجام شود 2 برای مشاهده یک نمونه ن.ک: رضوان السید، مقاصد الشريعة والمدخل القيمي النظرية الاجتماعية والسياسية(مجلة الکوفة: Vol 2, No 1 , 2013) البته این پژوهش نیازمند تکمیل است.
و در آن علاوه بر گونه شناسی باورمندان به آن به پرسش‌هایی از این قبیل پاسخ داده شود:
- نظریه مقاصد در چه بستری(به لحاظ فرهنگی، سیاسی و اجتماعی) متولّد شد؟
- این نظریه به چه سببی از دو سه قرن پیش تا کنون دوباره مورد توجّه قرار گرفته است؟
- تأثیرات کاربست اندیشه مقاصدی در عرصه سیاست و همچنین وضع قوانین در کشورهای مسلمان چه بوده است؟
- دلیل گوناگونی طیف‌های مقاصدگرا در دنیای امروز چیست؟

۱. شایان ذکر است که برخی همچون وائل حلّاق نگارش الموافقات و برخی آثار دیگر شاطبی را تحت تأثیر شرایط زمانه وی و همچنین مسأله تصوّف دانسته‌اند.
۲. برای مشاهده یک نمونه ن.ک: رضوان السید، مقاصد الشريعة والمدخل القيمي النظرية الاجتماعية والسياسية(مجلة الکوفة: Vol ۲, No ۱ , ۲۰۱۳) البته این پژوهش نیازمند تکمیل است.
دوشنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۱۶