یکی از معانی اصطلاح قیاس در نوشتههای اصولی سدههای نخستین، ارزیابی روایات(بهویژه اخبار آحاد) بر مبنای کتاب، سنت و دیگر شواهد است که به دلایل مختلف گاه از آن به "قیاس" تعییر شده است و لذا نمیتوان به محض مشاهده این اصطلاح در متون، بلافاصله آن را به معنای قیاس معروف فقهی دانست. همچنین به نظر میرسد که مسأله قیاس، بهویژه در میان امامیه باید مورد بازنگری قرار گیرد و چهبسا همانگونه که آیتالله سیستانی تلاش نموده است تا روایات و گزارشهای تاریخی مربوط به قیاس را بازخوانی نماید، برداشتهای نویی از آن ارائه گردد و فهم ما از روایات را دگرگون سازد. این در حالی است که در آثار اصولی امامیه، بهویژه از مکتب حلّه به این سو گاه از قیاس به عنوان یکی از معیارهای ارزیابی خبر واحد و همچنین به عنوان یکی از مرجحات باب تعارض سخن به میان آمده است و دستکم به عنوان مؤيد و از باب "تجمیع قرائن" گاه مورد توجه قرار گرفته است.
دوشنبه ۲۰ دي ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۲
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .
کلمه قیاس در روایت امام کاظم علیه السلام هم آمده است "، ...أو قياسٍ تَعرِفُ العُقولُ عَدلَهُ و لا يَسَعُ خاصّةَ الاُمّةِ و عامَّتَها الشكُّ فيهِ و الإنكارُ لَهُ و هذانِ الأمرانِ مِن أمر التوحيدِ فما دُونَهُ و أرشِ الخَدشِ فمّا فَوقَهُ : فهذا المَعروضُ الذي يُعرَضُ عَليهِ أمرُ الدِّينِ..." و البته این قیاس به معنای مشهور آن نیست بلکه این قیاس یکی از حجتها و برهانهای اثبات و احقاق هر حقی از امور دین است.